عاشقی چیزی برای هدیه نیست
طرح دریا و غروب و گریه نیست
عاشقی یک کلبه ویرانه نیست
صحبت از شمع و گل و پروانه نیست
عاشقی تنهای تنها یک تب است
بی تو مردن در سکوت یک شب است
- چهره ی خاص و زیبای زن
- وسایل دخترا
- دخمل لوس
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ بهترین و زیباترین اس ام اس های روزهای بارانی ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
دمش گرم ، باران را میگویم ، به شانه ام زد و گفت :
خسته شدی ، امروز تو استراحت کن ، من به جایت می بارم . . .
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ بهترین و زیباترین اس ام اس های روزهای بارانی ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
تنها ادامه میدهم در زیر باران
حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم
میخواهم تنهایی ام را به رخ این هوای دو نفره بکشم
ببار باران من نه چتر دارم نه یار . . .
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ بهترین و زیباترین اس ام اس های روزهای بارانی ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
با ابرها چه غصهی پنهانیست؟
این عصرِ چندشنبهی بارانیست؟
وقتی که میبُریم مدام از هم
این عشق نیست ، چاقوی زنجانیست !
بروادامه مطلب
من شب فاصله ام
تو کجایی مادر
من لب حوصله ام
تو کجایی مادر
من به عادت بیمار
تو کجایی مادر
من ز دنیا بیزار
تو کجایی مادر
من به نفرین زمان
تو کجایی مادر
من در آغاز خزان
تو کجایی مادر
من به ماندن گریان
تو کجایی مادر
من به رفتن خندان
تو کجایی مادر
من به دل غم دارم
تو کجایی مادر
من تو را کم دارم
تو کجایی مادر ..
مادر بودن سخت ترین و پرمشقت ترین کار دنیا است که
تا آخر عمر هم بازنشستگی ندارد
و تنها حقوقی که بابت آن طلب میکند اندکی عشق است،
مادرم تو را عاشقانه دوست دارم
و با تمام وجودم به تو عشق می ورزم
آدﻣﻬﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻓﺮﻕ
ﻣﻲﮐﻨﻨﺪ... ﻋﺸﻖ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻌﻀﻲﻫﺎ ﻳﮏ ﺩﻟﮕﺮﻣﻴﺴﺖ،
ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻌﻀﻲﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﻳﮏ ﺳﺮﮔﺮﻣﻴﺴﺖ...
بروادامه توروخدانظرم بذار
نـه قهـــوه ام شکــر
نــه اینکــه نــخواهـم
حـــوصله اش را نــداشتــم
یعنـــی مــی دانـــی..
امـــروز نــبـودم
نــه!
امـــروز اصــلا نـبـــودم
مــن کـه خیلــی وقـــت اسـت
نـ.یـ.سـ.تـ.مـ..
امـــروز آفتــاب بـــود..بهــــار بــــود...
راحـــت بگویــمــت
امـــروز تــــو بایـــد مــی بـــودی
همـــه ی روزهـا بـه کنــار
تــو امــروز را عجیــب بـه مــــــن
وبه چشمهای منتظرم
بـ.د.هـ.کـ.ا.ر.ی. . . !
تنهـــــاش که میـــذآریـــی میــری تو جمـــع و کلّی میگـــی و میخنــــدی…
بعد کـــه از همه جـــدآ شدی از کـُنـــج تآریکـــی میآد بیرون
می ایستـــه بغـــل دستــتــــ …
دســتـــ گرمشـــو میذاره رو شونتــــ
بر میگـــرده در گوشــتـــ میگـــه:
خـــوبــی رفیـــق؟؟!!
بـــآزم خودمـــم و خـــودتــــ …


چــه لــَحظـه ے دردآوریــه ...
اون لـَحــظه کـه میپـُرسـه خوبــے ؟
پـَنـج خـَط تـایپ میکـُنے ولــے بجـاے
" Enter "
هــَمـه روپـاکـــ میکـُنـے ومینـِویسـے خوبـَم ... تـوچــطورے ؟
بروادامه
⇦عٰاشِقِ اون لَحظَم كه بَرگَردي بِگي :⇨
✘خُب آدَم توزِنْدِگيش✘
♚يه اِشتبٰاهٰاتي ميكُنه بِبَخْشيد ...♚
⏪منَم بَغَلِت كُنَم آروم دَرِ گوشِت بِگَم :⏩
♥️فقَـْْــْـْـْطْ گٌمْـْـْـــْشْو♥️

بروادامه نظرم بذار
بروادامه مطلب
عاشق محکومی است که محاکمه نمی شود…
دیوانه ایست که معالجه نمی شود…
بیگانه ایست که شناخته نمی شود…
سکوتی است که شکسته نمی شود…
وفریادی ایست که ارام نمی شود…
از معلم هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول محور نقطة قلب جوان میگردد
از معلم تاریخ پرسیدند عشق چیست؟گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان
استlove از معلم زبان پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:همپای
از معلم ادبیات پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:محبت الهیات است
از معلم علوم پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:عشق تنها عنصری است که بدون اکسیژن میسوزد
از معلم ریاضی پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:عشق تنها عددی است که هرگز تنها نیست
از معلم فیزیک پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:تنها آدم ربایی است که قلب جوان را به سوی خود میکشد
از معلم انشا پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:تنها موضوعی است که می توان توصیفش کرد
از معلم ورزش پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: تنها توپی است که هرگز اوت نمی شود
از معلم زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:عشق تنها کلمه ای است که ماضی و مضارع ندارد
از معلم زیست پرسیدند عشق چیست؟ گفت:عشق تنها میکروبی است که از راه چشم وارد میشود
از معلم شیمی پرسیدند عشق چیست؟؟گفت عشق تنها اسیدی است که درون قلب اثر می گذارد
به دریا می رویم
مانتوی سفید بپوش
گُل سرِ قرمزت یادت نرود
سوار قایق لحظه ها که شویم ،
همه چی آرام پیش خواهد رفت
همه چی کنار تو
بدون دلتنگی
تو شعر بخوان ، من پارو می زنم ...
به تاوان دل شکسته ام ميشکنم دل ها را...
گناهش به پاي دلي که دلم را شکست......
ﺧـــــــــــــــــﺪﺍﯾـــــــــــــــــﺎ ... !!!! ﻣـــــــــــــــﻦ ﻓـــــﻘﻂ ﺍﻭ
ﺭﺍ ﻣﯿــﺨﻮﺍستم ......
ﺑــــﺎ ﺩﯾﮕـــــﺮﯼ رفت......
ﺑـــــــــــــــــــــــــــــه ﺧـــــﺪﺍﻭﻧﺪﯼ ﺧــــﻮﺩﺕ ﻗـــﺴﻢ .....
ﺑـــــﻪ ﺗﻤــــــﺎﻡ ﺩﯾـــﮕـــﺮﯼ ﻫـــﺎﯾﺖ ﺧــــﯿﺎﻧـــﺖ
ﻣﯿــــــــــــكـﻧﻢ.......
اهـل پـنـهـان کـاری نـیـسـتـــم .......
اعـتـرافــ مـی کـنـــم : ..
زمـــــــانــــــی یـــکــی دلم را ســوزانـــد....
حــالا ..
یـــــکـــــی..
یـــــکــــــی ..
یـــــــــکــــــی ..
دل ها را مــی ســوزانـــم.......
وقتی یکی از زندگیت میره بیرون ✄
نه شعار بده که(گوره بابای قبلیا ، سلام میکنم به بعدیا) ❎
نه فحش بده که (رفت به درک) ❎
نه ادا دربیار که (نباشی دوستام هستن) ❎
انقدر با ← خوشی→ زندگی کن
که برگرده و بگه:میشه یه ��فرصتِ�� دوباره بهم بدی!
دو فنجان قهوه
از همان کیکهایی که دوست داشتی
برای هر دویمان
چند شاخه گل....
مینشینم قهوه ام را هم میزنم
و به جای خالیت خیره میشوم.....
وچند قطره اشکــــــــــــــــــــ.....
واقعا زمین جای عجیبیه
کسایی که حتی یک مدت زیادی هم باهات بودن و ادعای دوست بودن و رفیق بودن باهات میکردن ،حالا ازت خسته میشن و میرن
جالبه واقعا تو این دنیا اگر فایده ای نداشته باشی برای کسی یا نمیدونم قابل تحمل نباشی براش خطت میزنن ، به همین راحتی
خدا داره بهم بندگانش رو میشناسونه ، تا بفهمم که فقط خودشه ک برام میمونه
یه روزیم همه چیز تموم میشه،ولی حیف وقت و احساسی که برای ادما گذاشتم
حیف !!
چندما....حتما بااوحالچندماهی است گلودرد دارم به هرکه میگویم برایم داروتجویز میکند...
ولی هیچ کس نمیداند گلودرد من انباشته شده ازبغض های حسرت است...
حسرت هایی که اوداغش رابردلم گذاشت...
چندماهی است که دلم هرزگاهی اتش میگیرد....دست خودم نیست
خاطراتش مثله خنجری به جانم می افتد...
راسی حالش خوب است؟ چه سوال خنده داری میپرسم....حتما بااوحالش نه دنیایش پرشوراست
ش نه دنیایش پرشوراست
آغوشت را تـــــــنگ تر کن...
حســـــــــادت میکنم به هــــــــــوایی که میان من وتوست
آغوشت را تنگتر کن....
بـــی مرز میــــــــخواهمت ....
.;.;.;.;.;.;.;.;.;.;.;.;.;.;.;.;.;.;.;
هنوز...
هنوز هوای نفس هایت را در بطری خاطراتم پنهان کرده ام
هنوز آهنگ موزون صدایت را میشنوم
از بطری که میپرسم حواسش کجاست ؟! غرق میشود
از خودم که میپرسم کجایم ؟! در تو گم میشوم
لمس تو را در پیچ کدام بدبختی گم کردم ...
نگاهت را بر کدام اشتباهم ندیدم ...
سایه ات کی از سر خاطراتم کم شد که نفهمیدم ...
سایه ات ... سایه ات ...
سایه ام دلش برای قدم زدن با سایه ات تنگ است ...
سایه های بازیگوش من و تو ...
فکر که میکنم تنهایی قدم هایم را میبینم و برگ های خشک شده ی پاییز ...
فکر که میکنم دستهای سردم را میبینم و صفحه های به رنگ گچ کاغذ ...
فکر که میکنم ... فکر که میکنم ....
خسته ام ... از هر که بود و حال بود و نبودش یکی ایست ...
خسته ام ... از این خسته شدن های تکراری و نامه های انکاری که برایم نوشتی ...
خسته ام ...!!!
رفتی ازم گرفتی رنگ خنده و صدامواز درخت شبا چیدی همه ستاره هامو
کاش نمی دیدمت
هیچ وقت
سخت از تو دل بریدن
بهترین بهونه ای تو واسه نفس کشیدن
جای تو خالی حالا
حالا تو دوری و دوری بین ما شکسته پلها
اولش دست زمونه گره عشقمو کور کرد
بعدش آورد جدایی قلبمو زنده به گور کرد
دل بهت دادمو گفتم با خوب و بدت میسازمآخر کار و نخوندم که جونیمو می بازم
حالا تو یه قطره اشکی می درخشی توی چشمام
کاش نمی دیدمت
هیچ وقتکاش نمی دیدمتهیچ وقت..

و همیشه فاصله ای هست
دچار نه! وصل ممکن نیست...
همیشه فاصله ای هست
اگرچه منحنی آب، بالش خوبی ست
برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر،
همیشه فاصله ای هستباید بود
و گرنه،
زمزمه ی حیرت میان دو حرف حرام خواهد شد
و عشق سفر به روشنی اهتزاز خلوت اشیاست
...و عشق صدای فاصله هاست
صدای فاصله هایی که غرق ابهامند
نه!!
صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزند
و با شنیدن یک هیچ،
می شوند کدر...
همیشه عاشق تنهاست!...
پسر نیازی به ته ریش نداره…..!
نیازی به دور بازوی ضخیم نداره
همینکه احساس امنیت کنی تو رابطه کافیه
دختر نیازی به لبای ورم کرده و دماغ سربالا نداره
همینکه قلبش صاف باشه باهات کافیه
......
|مـَرכ| اوטּ نیـωـتـ ڪـﮧ
از صـכآﮮ نعــره اش כیوآر بـلرزه [!]
مـَرכ اونـﮧ ڪـﮧ از صـכآﮮنفـس ڪـشیـכنـش
|قـلبتــ| بلـرزه [...]
......
پسر ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ.....
ﻣﺎﻣﺎﻧﺶ ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ ﺩﻭﯾﺪ ﺗﺎ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺣﯿﺎﻁ...
ﭘﺴﺮﮎ ﻫﻤﻮﻥ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﻭﺍﯾﺴﺘﺎﺩ....
ﻭ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﻧﺮﻓﺖ....
ﻣﺎﻣﺎﻧﺶ ﻫﻢ ﮐﺘﮑﺶ ﺯﺩ ..
ﺑﻌﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ....
ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﯼ ﭘﺮ ﺍﺷﮑﺶ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ :
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﻓﺮﺍﺭﮐﻨﻤﺎ ...
ﺗﻮﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮﺕ ﻧﺒﻮﺩ....
......
خدایا ! ازت گله دارم.
خدا.چرا؟
خدایا مگر تو مرا دوست نداری!
خدا:من همه بندگانم رادوست دادم.
پس چرا میگویندخدا تو را دوست نداشت
که تو به آن نرسیدی.
خدا:آخر ای بنده من آن لیاقتت را نداشت.
چرا خدایا مگر چه بدیی داشت آن که دنیای من بودچرا.
خدا:هر چیزی گفتنی نیست ای آدم.
باعقلت تصمیم درست رابگیرکه پشیمانی کاری را عوض نخواهد کرد.
من بندگانم را دوست دارم چرا که آنها همه جوره
هستند.
خوب بد زیبا زشت اگر اینجور نبود دنیا زیبا هم نبود.
خدایا شکرت که مرا آگاهی بخشیدی شکر ای خدا.....
می گویی دوست دارم زیر باران قدم بزنم.
اما وقتی باران می بارد چتر به دست میگیری.
میگویی آفتاب رادوست دارم.
اما زیر نور خورشید دنبال سایه میگردی.
میگویی بادرا دوست دارم.
اماوقی باد می وزد پنجره را می بندی.
حالا دریاب وحشت مرا وقتی میگویی دوستت دارم...
چارلزدانشجوی انگلیسی باطعنه به دوست وهمکلاسی ایرانی اش همایون میگوید:
چراخانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون کنن!
یعنی مردای ایرانی ایقدرکارنامه خرابی دارن که نمیتونن خودشونو کنترل کنن؟
همایون لبخندی میزند ومیگوید:
ملکه انگلستان میتونه با هر مردی دست بده؟
ویا هرمردی میتونه ملکه انگلستان رو لمس کنه؟
چارلز با عصبانیت میگوید:
نه!مگه ملکه فردعادیه؟
فقط افراد عالی میتونن به ایشون دست بدن که در رابطه باشن!!
همایون هم بدون معطلی میگه:
<<خانوم های ایرونی همشون ملکه هستن!!!>>
هی لعــــــــــنتی…
آن طــــــــور هم که تـــــــــــو فکر می کنی نیـــــــــست…
شـــــــــــاید روزی عاشقت بودم….روزی…!!!
ولی ببین بــــــــــی تو؛
هــــــــــــم زنـــــــ♥ـــــــــده ام….
هم زنـــــــــ♥ـــــــــدگی می کنم…
فقطــــــــ گاهـــــی در این میــــــــان
“یادت”
زهــــــــــــــر می کند به کامم زندگـــــ♥ـــــی را…
حکایت عجیبی ست رفتار ما آدم ها
خدا میبیند وفاش نمیکند
مردم نمی بینند و فریاد میزنند...!!
بنظرتون کیه
کسی که تو حرفاش زیادمیگه ''بیخیال''
بیشتر از همه فکرو خیال داره
فقط دیگه
حال و حوصله بحث نداره!!
من میگم مادر
دروغ میگویی!...
که دلت به بودنم خوش است...
بود یا نبودم در روند زندگیت هیچ تاثیری ندارد.
تو قلبت برای همه زد به جز من!!!!
باهرکس میشه خندید
ولی
فقط در آغوش یک نفر میشود گریه کرد
......
دلم لک زده…
برای یک عاشقانه ی آرام
که سرم را بگذاری روی سینه ات
و بگذاری گله کنم
از تمام کابوسهایی
شب های نبودنت
بروادامه